در یک آژانس تبلیغاتی همه چیز با بریف کارفرما آغاز میشود. بریف کارفرما مختصر توضیحاتی دربارهی پروژهای است که کارفرما برای انجام آن به آژانس تبلیغاتی مراجعه کرده است. واحد اکانت با هماهنگی با واحد ترافیک آژانس (مسئول تنظیم ترافیک کاری واحدهای مختلف در آژانس است) طی جلسهای با واحد استراتژی، بریف را بررسی کرده و بر اساس آن بریف خلاقیت را برای ارائه به واحد خلاق آماده میکنند. واحد اکانت بریف خلاقیت آماده شده را با کارفرما چک میکند و پس از تایید، آنرا به واحد خلاقیت ارجاع داده میدهد. در واحد خلاقیت ابتدا بریف توسط مدیر هنری بررسی میشود و با در نظر گرفتن نیاز پروژه، بخشهای مختلف مثل آتلیه طراحی، آتلیه عکاسی، واحد دیجیتال و واحد تولید در پروژه درگیر میشوند. در اولین قدم طی یک جلسهی طوفان فکری برای صورت مسئلهی بیان شده در بریف، تیم خلاقیت ایدهپردازی میکند. معمولا خروجی به دست آمده از این جلسات طوفان فکری، تعداد زیادی ایده است که توسط مدیر خلاقیت سه مورد از بهترین ایدهها انتخاب شده و برای اجرای به تیمهای مورد نظر ارجاع داده میشود. پس از اتمام فرایند طراحی، طی یک جلسهی داخلی در آژانس که با حضور تیمهای استراتژی، اکانت و خلاقیت برگزار میشود ، خروجیهای تولید شده مورد بررسی قرار میگیرند و در قالب یک پرزنتیشن برای ارائه به کارفرما، نهایی میشوند. پس از هماهنگی جلسهی ارائه با کارفرما توسط اکانت پروژه، جلسهی ارائه برگزار میشود و بازخورد کارفرما دربارهی خروجیهای ارائه شده گرفته می شود. درصورت نیاز به ادیت و بازنگری طرحها پروژه دوباره به ترافیک کاری واحد خلاقیت باز میگردد. مرحله بعد از تایید طرحهای ارائه شده، خریداری رسانههای مورد نظر برای اکران است.
شرکتهای تبلیغاتی و کانونهای تبلیغاتی هر دو در فرایند اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشابه هستند؛ اصلیترین تفاوتی که میان یک شرکت تبلیغاتی و یک کانون تبلیغاتی وجود دارد در حقیقی و حقوقی بودن صاحب امتیاز آن شرکت است. شرکت تبلیغاتی، یک شرکت حقوقی محسوب میشود و شرکت متولی امتیاز آن است در حالی که در یک کانون تبلیغاتی یک فرد حقیقی متولی و صاحب امتیاز آن است. این به این معنی است که تمام مراودات و ارتباطات با سایر شرکتها و یا سازمانهای دولتی (شامل ادارهی مالیات، بیمه و غیره) در شرکت تبلیغاتی از طریق یک شرکت و در کانون تبلیغاتی از طریق یک شخص حقیقی انجام میشود. مسئولیت پاسخگویی در شرکت تبلیغاتی، بر عهدهی شرکت صاحب امتیاز و در کانون تبلیغاتی برعهدهی شخص حقیقی صاحب امتیاز آن است.
در پاسخ به سوال مطرح شده میتوان گفت بله یک آژانس تبلیغاتی میتواند در حوزهی رسانه، خریدار خدمات یک آژانس دیگر باشد. آژانسهای تبلیغاتی با توجه نوع فعالیتشان در حوزهی رسانه به سه دستهی اصلی تقسیم میشوند: آژانسهایی که خود صاحب رسانه هستند، آژانسهایی که در حوزهی خرید رسانه فعالیت میکنند اما خودشان صاحب رسانه نیستند و آژانسهایی که بیشتر به صورت تخصصی در برنامهریزی رسانه فعالیت میکنند، نه صاحب رسانه هستند و نه در حوزهی خرید رسانه فعالیت میکنند. بنابراین آژانسهایی که خود صاحب رسانه نیستند میتوانند رسانههای مورد نظرشان را از آژانسهای صاحب رسانه خریداری کنند.
فرایند راهاندازی یک شرکت تبلیغاتی تقریبا مشابه راهاندازی هر کسب و کار دیگری است و بخشی که در فرایند راهاندازی شرکت تبلیغاتی اضافه میشود، نیاز به گرفتن مجوزهای لازم است. این به این معنی است که برای راهاندازی شرکت تبلیغاتی نیز مانند سایر شرکتها لازم است شرکت در ادارهی ثبت شرکتها ثبت شود و مراحل قانونی را طی کند. علاوه بر آن ابتدا نیاز است درخواست ثبت شرکت تبلیغاتی را به کمیتهی تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه داد و مجوز لازم را دریافت کرد. پس از دریافت مجوز شرکت تبلیغاتی میتوان شرکت را در یکی از قالبهای زیر به ثبت رساند:
شرکت با مسئولیت محدود
شرکت سهامی خاص
موسسهی غیر تجاری
از الزاماتی که برای تأسیس یک شرکت تبلیغاتی وجود دارد اینست که مدیر مسئول شرکت تبلیغاتی باید دارای تابعیت ایرانی باشد، اهلیت قانونی داشته و سوء شهرت و سابقهی کیفری نداشته باشد. از سوی دیگر این فرد حداقل باید دارای دیپلم کامل متوسطه و حداقل 5 سال سابقه کار مؤثر در امور تبلیغات با تایید کمیته سازمانهای تبلیغاتی داشته و یا مدرک تحصیلی معادل لیسانس داشته باشد. همچنین مدیر مسئول نباید در وزارتخانه، موسسات و یا شرکتهای دولتی و یا شهرداریها مشغول به کار باشد.
تصویر مدارک شناسایی مدیر مسئول و صاحب امتیاز جواز
چهار قطعه عکس ۴*۳ از مدیر مسئول و صاحب امتیاز جواز
تصویر مدرک تحصیلی مدیر مسئول و صاحب امتیاز جواز
تصویر و اصل کارت پایان خدمت یا معافیت دایم مدیر مسئول و صاحب امتیاز جواز
گواهی عدم سوء پیشینه موثر کیفری مدیر مسئول و صاحب امتیاز جواز با معرفی اداره کل
تاییدیه اماکن نیروی انتظامی با معرفی اداره کل
تحقیقات کیفی بازار، فرایند بررسی مخاطبان از نظر روانشناسی است تا بتوان بینش آنها دربارهی موضوع در دست بررسی را بدست آوردن و به درک عمیقی از علت رفتارهای آنان و نیازهایشان رسید.
هدف از این نوع تحقیقات بازار دستیابی به احساسات، نگرشها، عقاید و افکار مخاطبان برای تعیین دلایل اساسی رفتار آنها است. به عبارت دیگر، تحقیق انجام شده برای مشخص کردن اینست که مردم درباره یک موضوع چه فکر میکنند، چه احساسی دارند و اینکه چه عواملی بر رفتار آنها تأثیرگذار است. می توان گفت تحقیقات بازار به روش کیفی به چرایی یک موضوع میپرازد.
در این نوع تحقیقات از روشهایی مانند گروههای متمرکز کانونی و مصاحبههای عمیق برای استخراج اطلاعات استفاده میشود.
مزیتهای این نوع تحقیق امکان پرسش سوالات عمیقتر از مخاطبان، درک چرایی رفتار آنان و دستیابی به اطلاعات عمیق و غنیتر دربارهی مخاطبان و آزادی عمل و امکان تغییر جهت سوالات برای درک بهتر در فرایند برگزاری جلسات و یا مصاحبهها درصورت نیاز است.
از معایب این نوع تحقیق اینست که به به مهارت بالای محقق برگزار کننده نیاز دارد، زیرا میتواند در خروجیهای تحقیق تاثیر زیادی بگذارد، کم بودن تعداد نمونهها میتواند موجب شود که نتایج خیلی دقیق نباشد و نیاز به تحلیل دیتاهای به دستآمده وجود دارد که کاری زمانبر است.
ایدهپردازی فرایندی خلاق است که با توسعه و تولید ایدههای جدید برای مشکلات و صورت مسئلههای موجود پاسخی خلاق ارائه میکند. هدف اصلی یک جلسهی ایدهپردازی کشف زوایا و راههای جدید برای موضوع مطرح شده بدون در نظر گرفتن محدودیتها است. هدف تولید ایدههای زیاد نیست بلکه، رسیدن به بهترین راه حل ممکن برای صورتمسئلهی مطرح شده و برآورده شدن نیازهای مشتری است. راه حلی کارآمد و قابل اجرا. خروجیهای ایدهپردازی میتواند به صورت بصری، کلامی و یا نوشتاری باشد. ایده پردازی میتواند از طریق انواع تکنیکهای ایدهپردازی، مانند طوفان فکری و نمونه سازی اولیه و … انجام شود. نکتهی کلیدیای که در برگزاری جلسات ایدهپردازی باید به آن توجه داشت اینست که در این جلسات به هیچ وجه نباید ایدههای تولید شده قضاوت شوند.
هویت کلامی برند چگونگی نوشتار، کلام و لحنی است که برند با آن صحبت و یا مکاتبه میکند. این هویت بر اساس شخصیت برند تعریف میشود و قرار است راهی برای انتقال شخصیت برند به مخاطبان باشد. در واقع شخصیت برندها نیز مانند انسانها زمانی به مخاطبانشان منتقل میشود که برندها با آنها صحبت کنند و وارد تعامل شوند. برندها هم مانند افراد بر اساس شخصیتی که دارند در صحبتها و مکاتباتشان، از جملات، جملهبندیها، کلمات و حتی تکه کلامهای خاص خودشان استفاده میکنند و بسته به موقعیتی که در آن هستند، لحنی متناسب (رسمی، صمیمی، پرانرژی و …) به کار میگیرند.
هویت کلامی برند شامل عناصری مانند نام، شعار، لحن برند و بایدها و نبایدهای نوشتاری برند میشود.
کمپین تیزینگ و یا پریلانچ نوعی از کمپینهای تبلیغاتی است که با هدف علاقمند کردن مخاطبان به یک محصول و یا خدمت جدید انجام میشود و از دو کمپین وابسته که به صورت سری هستند تشکیل میشود؛ یک کمپین اولیه و کوچک و یک کمپین تکمیلی و بزرگتر. در کمپین اول، اطلاعات محصول و یا خدمت به صورت خلاصه، مرموز و رمزنگاری شده ارائه میشود. این کار به منظور جلب توجه گستردهی مخاطبان و ایجاد هیجان و انتظار از طریق برانگیختن حس کنجکاوی آنان است. در کمپین دوم، که یک کمپین کامل است، کمپین اول رمزگشایی میشود و پیام و اطلاعات به صورت کامل به مخاطب ارائه میشود. برای موفقیت در این نوع کمپین لازم است که از چندین رسانهی مختلف به صورت همزمان و گسترده استفاده شود.
تحقیقات بازار فرآیندی است که در آن دربارهی موضوعات مختلفی که مورد نظر کسبوکارهاست با استفاده از روشهای مختلف تحقیقاتی، اقدام به جمعآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل و تفسیر میشود. این تحقیقات میتواند برای شناسایی یک بازار، ویژگیها و یا نیازهای موجود در آن باشد و یا برای شناسایی رقبا، موقعیت آنان در بازار و فعالیتهایی که دارند. همچنین برای شناخت عمیقتر مشتریان و استخراج بینش مخاطبان دربارهی یک موضوع، رفتار خرید، رفتار مصرف و عادات رسانهای آنان هم از تحقیقات بازار استفاده میشود. تحقیقات بازار به مدیران کسبوکارها، یک دید کلی و جامع از بازار، رقبا و مخاطبان ارائه میکند و آنان میتوانند با استفاده از این اطلاعات، تصمیمگیری و برنامهریزی کنند.
برندینگ فرایندی برای افزایش فروش نیست، پروموشن و تبلیغات هم نیست، تولید محتوا برای شبکههای اجتماعی و یا هدایای تبلیغاتی هم نیست. برندینگ یا برندسازی فرایند خلق یک برند است. فرایندی میانرشتهای است که از ابزارها و تخصصهای مختلفی در حوزههای تحقیقات بازار، استراتژی، مارکتینگ، منابع انسانی، تبلیغات، روابط عمومی، دیزاین و خلاقیت استفاده میکند تا منجر به خلق برند و شکلگیری تصویر مورد نظر در ذهن مخاطبان شود. در واقع برندینگ فرایند ثبت برند در ذهن و دل مخاطبان است. در این فرایند برندها از ابزارهای مختلف ارتباطی و مارکتینگی استفاده میکنند.